چه کسی رئیس است؟ قسمت دوم


همانطور که تا اینجا ملاحظه کردیم، برابری جنسیتی زن و مرد در دیدگاه کتاب مقدس مشهود هست. همچنین دعوت به رفتار در محبت مسیح نسبت به زن و همسر خود، همانطور که مرد از آن فیض یافته است، قلب این تعلیم است. نوع سر بودن در نگاه مسیحیت، وجه آشکار و متمایز کننده با جوامع غیرمسیحی و مردسالار است؛ همانطور که مسیح، سر و سرور کلیساست و آن را محبت نموده و با فیض و راستی بدو رفتار می‌نماید، مرد نیز نسبت به همسر و خانواده خود، بایستی اینگونه عمل نماید. آیاتی که از نامه پولس رسول به غلاطیان۳: ۲۷ و ۲۸ و نامه اول پطرس۳: ۷ خواندیم، درواقع شرح وظایفی است برای طرفین مبتنی بر رفتار در فیض و راستی از جانب مرد و اطاعت و به‌رسمیت‌شناختن مسئولیت مرد از طرف زن. دقیقاً مطابق همان الگویی که ما متحداً بدن مسیح را تشکیل می‌دهیم و او سر، یعنی نقش رهبری کننده و هادی دارد.

در ادامه مطالعه از اول قرنتیان ۱۱ به آیه، سرِ مسیح، خدای پدر است. پدر، پسر و روح القدس بعنوان سه شخص تثلیث، اگر چه سه شخص متمایز هستند اما هر سه به یک اندازه خدا هستند. گرچه عملکردشان در تاریخ خلقت و نسل بشری متفاوت از هم است اما نقش هیچیک دیگری را نقض ننموده بلکه در تایید یکدیگرند. سر بودن پدر بر پسر، در مفهوم خدای فراباشنده در مقابل خدای فروباشنده، عملکرد شخص دوّم تثلیت را تایید می نماید. او که خود خدا بود، برابری با خدا را غنیمت نمشرد بلکه مطیع خواست پدر گشت تا به موت بر صلیب، و صورت غلام پذیرفت.

در آن زمان، غلامان و بردگان، در محیط‌های اجتماعی کلاه و پوششی بر سر داشتند تا اطاعت خود را به اربابانشان نشان دهند اما در کلیسا که خدا و مسیح، سر (سر بعنوان محل قرارگیری مغز و ذهن، نقش هدایت کننده و رهبری دارد) است، پوشش سر مردان با هر جایگاه اجتماعی، بی‌حرمتی به جایگاه مسیح می‌بود. و برای زنان نیز از آنجا که در آن زمان، پوشش‌هایی وجود داشت، بخصوص در زمان عبادت، پوشیده نبودن سر، بی حرمتی نسبت به همسر ایشان بعنوان سر بود که البته برخی معتقد بودند در خارج از کلیسا نیز امری الزامیست و برخی چنین نظری ندارند. به طور مثال پولس مشخصاً داشتن پوشش بوقت دعا و نبوت را حکم می‌نماید. این سلسله مراتبی‌ست که خدا در عدن، بر زن حکم نهاد تا مطیع شوهر باشد (پیدایش۳: ۱۶). در تقبیح این موضوع، پولس این عدم مطیع بودن را با تراشیدن موی سر زن، مقایسه می‌کند که امری بود بجهت نمایش و شاخص‌کردن زنان فاحشه در جامعه و انگشت‌نماکردن ایشان. بنوعی نااطاعتی انسان نسبت به خدا، و مسیح بعنوان سر و داماد کلیسا، و عدم حفظ قدوسیت و پاکی کلیسا، گناه و فاحشگی می‌باشد. بنابراین امری مهم و لازم‌الوجود برای کلیساست که تا بازگشت داماد سماوی، خود را در قدوسیت و پاک و بی‌عیب، برای او محفوظ دارد.

از آنجا که کلام خدا چنین تعلیم می‌دهد که مرد و زن در رابطه مقدس ازدواج خود، یک تن می‌گردند( پیدایش۲: ۲۳و۲۴)، پس خودرأیی در جهت ِاعمال سلطه‌گری و نفوذِ منفعت طلبانه، هیچگاه قادر به ایجاد محیطی سالم در خانواده نخواهد بود. از این روی در تکمیل و در کنار نقش رهبری و هدایت کننده مرد حکیم در خانواده، خداوند زن را “معاونی موافق وی” (پیدایش۲: ۱۸) قرار می‌دهد.

زن و مرد با مطالعه و کسب مهارت و استفاده از تجربیات دیگران و حکمتی که خدا می‌بخشد، می‌توانند نسبت به وظایف خویش در مشارکت در کانون مقدس خانواده، آگاهی بیشتری به دست آورند تا اجازه ندهند برخی ایدئولوژی‌هایی که به زعم نگارنده، زاییدۀ کج‌فهمی و تخیلات ناشی از عدم معرفت صحیح و حقیقی کلام خداست، ذهن و عملکرد آنها را تحت تأثیر قرار دهد و بتوانند در نقش رهبری و معاونت، با هم همکاری شیرین و بناکننده داشته باشند.

در پایان شما را با این آیات از جامعه ۴: ۹ – ۱۲ که به نوع رابطه میان خدا و همسران اشارت دارد، برکت می دهم که ؛ (دو از یک بهترند و ریسمان سه لایه که خدا،مرد و زند می باشند، بزودی گسسته نخواهد شد.)

رادمرد

Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

Visits: 851