آیا از ابتدای تاریخ بشری، مرد سالاری وجودی واجب و ثابت داشته است؟ آیا جوامع مسیحی، مردسالار هستند؟در کتابمقدس، سر بودن مرد بر همسر و خانواده، به چه معناست؟
همانطور که برخی خوانندگان اهل مطالعه می دانند، در تاریخ بشری، دوره های متنوعی بسته به رشد و پیشرفت ذهنی و عملکردی مردم آن دوره وجود داشته که در برخی از این ادوار تاریخی، زن یا مادر سالاری حکمفرما بوده است. در این دوران که به عصر “شکارگری” معروف است، مردها مجبور به طیّ مسافت های دور و زمانهای طولانی برای تهیه خوراک به جهت خود و خانوادهشان بودند. از این روی کلیۀ امور مربوط به خانواده و قبیله، تحت مدیریت زنها صورت می گرفته، که از اهم آنها تعلیم و تربیت فرزندان، رتخ و فتخ امور روزمره و رایج زندگی، حفاظت خانواده و قبیله در برابر شرایط جوّی و عموم خطرات ناشی از طبیعت و حتی دیگر قبایل، تهیه و جابجایی مسکن، روشن نگهداشتن آتش (یکی از کشفیات مهم انسان، آتش بوده است که این امر مطمئناً به سادگیِ امروز، میسّر نبود) و حفظ آن و دیگر موارد بود. این اهم، بواسطۀ حضور پیوسته زنان در قبیله و مدیریت در خانوادهها بوده است. زنان با سکونت در غارها در ایام شکارگری مردان و فصول سرد سال، نقش بسزایی در کنترل، تجمیع، جابجایی و تعلیم و حفاظت فرزندان قبیله در این دوران داشتند. با گذشت زمان و کسب دانش بیشتر، عصر کشاورزی آغاز می گردد و مردان بسبب مشغول شدن بر زمین های مستعد و نزدیکی به محل سکونت، دیگر مجبور به دور بودن از خانواده و زمانهای طولانی نبودند، از این روی رفته رفته مسئولیتهای بیشتری را عهدهدار گشته و بخش اعظم مسئولیتهای زنها را عهدهدار و جوامع را به سمت و سوی مردسالاری به جنبه مثبت عملکردی آن پیش بردند، که با اندک زمانی با توجه به روحیات مردانِ شکارچی، جنبه های منفی آن مانند مالکیت و خودمختاری نیز بدان افزوده گردید. البته در همین دوران، زنان و سایر افراد خانواده نیز در کنار مردان بر روی زمینها کار میکردند.
با شروع عصر صنعت و مدرنیته، و نیاز شدید جوامع به نیروی کار، زنها بعنوان بخش بزرگی از جامعۀ انسانی، بعنوان نیروی کار ارزان و فراوان، فرصت بیشتری یافتند تا در مشارکتهای اقتصادی حضور فعالتری بیابند و نوعی پایاپایی در عملکرد طرفین دیده میشد. اما خیلی زود روحیه سلطه طلبی مردان، زنان را به ابزاری صرفاً جهت کار و کمک در هزینههای زندگی، تبدیل ساخت و مرد همچنان برتری خود را در مرتبههای بالاتر مدیریتی و تصمیمات مهم و انتقال آن به سایر اعضای خانواده، حفظ نمود.
از پیامدهای جالب در این جابجاییِ مسئولیتی و عملکردی، شکلگیری خدایان و ایزد بانوان و الهههایی به جنسیت زن در دوران شکار و سپس خدایان مرد از عصر کشاورزی به بعد بوده است.
با چنین سیر پروسهای در تاریخ بشر و تأثیرات مدرنیته و صنعت بر جوامع بشری، خدای حقیقی و زنده، و نه خدایان بشری، خود را مطابق با ظرفیت رشد ذهن و روح بشری، بر ایشان آشکار نمود. و این مهم را از طریق گزینش یک جامعه کوچک و کماهمیت زمان خود، یعنی انتخاب قوم بنیاسرائیل، و عمل حکمت و قوت خود در میان ایشان، بارزتر نمود.
در میان تعالیم خداوند در کتاب مقدس، یکی از موضوعات دستاویز فمینیستی، تلاش برای بازگشت به دوران زنسالاری به زعم تراز برابری با مردان، وارد نمودن ایراداتی به کتاب مقدس در باب “سر بودن مرد” مطابق تعلیم پولس در اوّل قرنتیان۱۱ می باشد. این گروهها معتقدند که درک انسانها از این بخش از کتاب مقدس ناصحیح بوده و حقوق قانونی زنها، پایمال گشته است. شکی نیست که عدم معرفت صحیح از کلام خدا، همچنان جوامع را از دیرباز درگیر رفتارهای غیر کتابمقدسی نموده است. بروز جنگهای داخلی و خارجی مسیحیان، دوران تفتیش عقاید و کشتارهای ظالمانه مذهبی، تقابل با علوم، قوانین بیرحمانه بردهداری و کنارگذاردن حقوق ساده و ابتدایی برخی اقشار جامعه علیالخصوص زنان، بیخدایی و دینزدگی در میان انسانها، و مواردی دیگر، نتیجه چنین نقص معرفتیست که گفته شد.
اما آنچه که در اول قرنتیان ۱۱ و از قول پولس رسول میخوانیم چه می گوید؟ “اما میخواهم شما بدانید که سر هر مرد، مسیح است و سر زن، مرد و سر مسیح، خدا.”
شاید هر نوخوانندهای از کتاب مقدس، برداشتی برتریطلبانه و سلطهجویانه از این آیات داشته باشد. اما میخواهم توجه و تمرکزتان را به آیات ۱۱ و ۱۲ جلب کنم و پیش از بررسی، از غلاطیان۳: ۲۷ و ۲۸ و اول پطرس۳: ۷ اشاره کنیم.
مطابق آیاتی که به عنوان نمونه از کتابمقدس ذکر شد، زن و مرد در مسیح یک هستند و زنان نیز بسان مردان وارث فیض حیات هستند و این مهم، انحصاری برای مردان نیست.
شما را تشویق می کنم تا در قسمت دوّم و پایانی از این مقاله، این دیدگاه را در معاونت زن و مرد، و در الگوی تبعیت مسیح از اراده پدر، مطالعه نمایید.
رادمرد
Visits: 1624