یکی از آسیبهای مهم و تأثیرگذار در میان خانوادهها بالاخص ایرانی، روحیۀ شوخطبعی نابهنجاریست که بیشتر از طرف مردان در محیط خانوادگی یا اجتماعات بزرگتر فامیلی، نسبت به رفتار و عملکرد شریک زندگی خود، انجام میدهند. این آفت که امروزه به نوعی خود را در رفتارهای مردان نهادینه کرده است، حتی در محیطهای کاری نیز به وفور دیده میشود.
دیده، شنیده و شاید گفته باشیم که بطور مثال؛ “آشپزی همسر من آنقدر خوب است که من بعد از ازدواج، کلسترول، دیابت، فشارخون و غیره گرفتهام”، یا “زن چراغ خانه است، خوبست که خانه به چهلچراغ آراسته شود”، «همسرم آنقدر خوب است که میخواهم دومی را اختیار کنم»، یا برخی انتقادهایی از عملکرد طرفین که با چاشنی طنز، در محیطهای جمعی عنوان میشود. سخنانی از این دست با روحیۀ به اصطلاح شوخطبعی، معمولاً همراهی و خندۀ حاضرین را نیز بدنبال دارد و متأسفانه بعضاً زنان نیز این رفتارها را به عنوان بخشی از روابط اجتماعی و گفتگوهای جمعی و ارزشهای رفتاری از طرف مردان چه در محیط خانواده، فامیل و یا حتی محل کار پذیرفتهاند، و با پاسخهایی از این جنس، و بحث و جدل، بدنبال احقاق حق هستند.
اما آنچه که بواقع در حال وقوع است، شکستن حرمتها با شوخیهای نابهنجار و جنسیتیای است که بعضاً با ادبیاتی سخیف، سعی در تحقیر و تمسخر طرف مقابل دارد. اگر مرد سر خانواده و همسر خویش است، پس چگونه است که بدنی را تحقیر میکند که تحت فرماندهی و مدیریت عقلانی و احساسی اوست!؟ و اگر زن سر خود را بدینگونه بیحرمت میسازد، چگونه میتواند از احترام و آبروی خانواده و خود در جمع حفاظت نماید!؟
تمسخر و تحقیرکردن با یکدیگر عجین هستند. من معتقدم شخصی که رفتار تحقیرکننده دارد، در واقع عقدهها، کمبودها و نقصهای درون خود را کتمان میکند، که محال است بتوانید او را بدین مهم، معترف سازید. شخص مبارک که فکر، زبان و رفتار او مشوق و بناکننده است، شما را تا به سطح خود بالا میکشد اما شخص حقیر برای کتمان حقارت خود، دیگران را پست میسازد تا بدینگونه برتری خود را بر ایشان به رخ بکشد.
کلام خدا در باب چنین رفتارهایی در نخستین آیه از نخستین باب کتاب مزامیر، عدمهمنشینی با استهزاکنندگان را، خوشبختی مینامد.
همچنین بنا به امثال۲۴: ۹ مردم از استهزاکنندگان بیزارند؛ چراکه بنا به امثال۲۹: ۸ استهزا شهر را به آشوب میکشد ولی حکیمان، خشم را فرو مینشانند.
غایت چنین رفتارهایی، دلشکستگی، کدورت و ناراحتیهایی است که با جملاتی چون؛ “ببخشید این فقط شوخی بود، من که چیز بدی نگفتم، چقدر حساسی، ظرفیتت رو بالاتر ببر، جنبه داشته باش، از دستم که ناراحت نشدی؟ و …” سعی در شستن قبح گناه را دارند.
یادمان باشد انتخاب طرف مقابل به عنوان همسر، بر پایه ایمان، عشق و عقل در بستر معرفت و ارادۀ الاهی شکل گرفته است. یک ازدواج صحیح، با تأئید خداوند صورت پذیرفته است. پس اگر مرد با هنجارشکنیهای رفتاریِ فردی و جمعی خود، حرمت همسر خود را که او نیز، بمانند مرد، به شباهت خداوند مصور شده است را نگاه ندارد، خدا را بیحرمت ساخته است.(امثال۱۷: ۵)
کلام خدا رفتار استهزاکنندگان را معادل حماقت میداند و آنرا قصاص خواهد کرد.(امثال ۱۹: ۲۹)
در پایان بایستی عرض کنم که این رفتارهای تمسخر و تحقیرآمیز مردانه، علاوه بر تأثیرات سوء بر روی افراد بویژه همسران، مصداق بارز خشونت جنسی و کلامی، در شکلی نمادین، و برخاسته از روحیۀ سلطهطلبانه و مردسالاری است. بدیهی است که مفعول واقعشدن در برابر چنین رفتارهایی ابداً حس خوشایندی را برای ما ایجاد نمیکند. پس مطابق با تعلیم نیکوی عیسی مسیح، با دیگران همانگونه رفتار نمائید که مایلید با شما بدان گونه رفتار گردد. بنابراین نیکوست که طرفین، بالاخص مردان در کمال رأفت و مهر، نسبت به نقائص یکدیگر، فروتنانه برخورد نموده و با زبان تشویق نسبت به رشد یکدیگر اهتمام ورزند. چراکه خدا مستهزئین را استهزا مینماید، اما متواضعان را فیض میبخشد. (امثال ۳: ۳۴)
رادمرد
Visits: 1352