تجاوز جنسی به پسران و مردان

تجاوز جنسی ممکن است برای هر کسی رخ دهد، صرف نظر از سن، گرایش جنسی یا هویت جنسی شما. مردان و پسرانی که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند یا مورد آزار قرار گرفته‌اند، ممکن است احساسات و واکنش‌های مشابهی با سایر بازماندگان تجاوز جنسی داشته باشند، اما ممکن است به دلیل نگرش‌های اجتماعی و کلیشه‌های مربوط به مردان و مردانگی با چالش‌های دیگری نیز مواجه شوند.

واکنش‌های رایج

برخی از مردانی که در بزرگسالی از تجاوز جنسی جان سالم به در برده‌اند، احساس شرم یا تردید می‌کنند و بر این باورند که باید «آنقدر قوی» می‌بودند که با مجرم مبارزه کنند. بسیاری از مردانی که در حین حمله دچار نعوظ یا انزال شده‌اند، ممکن است گیج شوند و تعجب کنند که این به چه معناست. این پاسخ های فیزیولوژیکی طبیعی به هیچ وجه به این معنی نیست که شما از حمله می خواستید، دعوت می کردید یا از آن لذت می بردید. اگر اتفاقی برای شما افتاده است بدانید که این تقصیر شما نیست و تنها نیستید.

 مردانی که در کودکی یا نوجوانی مورد آزار جنسی قرار گرفته‌اند، نیز ممکن است واکنش متفاوتی نسبت به مردانی که در بزرگسالی مورد آزار جنسی قرار گرفته‌اند، داشته باشند. فهرست زیر شامل برخی از تجربیات مشترک مردان و پسرانی است که از تجاوز جنسی جان سالم به در برده‌اند. این یک لیست کامل نیست، اما ممکن است به شما کمک کند که بدانید افراد دیگر نیز تجربیات مشابهی دارند:

اضطراب، افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه، بازگشت به گذشته، اختلالات خوردن، اجتناب از افراد یا مکان‌هایی که شما را به یاد حمله یا سوءاستفاده می‌اندازند، نگرانی‌، ترس از رخ‌دادن اتفاق‌های بد، احساس “کمتر مرد بودن” یا نداشتن کنترل بر بدن خود، احساس سرگیجه، ناتوانی در آرامش، مشکل در خوابیدن، احساس سرزنش یا شرم از عدم توانایی در توقف حمله یا سوء استفاده، به خصوص اگر نعوظ یا انزال را تجربه کرده باشید، کناره گیری از روابط یا دوستی ها و افزایش احساس انزواطلبی، نگرانی در مورد افشاگری بخاطر ترس از قضاوت یا ناباوری.  

عاملان تجاوز جنسی به مردان و پسران چه کسانی هستند؟

 مرتکبین می توانند هر هویت جنسی، گرایش جنسی یا سنی باشند و می‌توانند هر گونه رابطه‌ای با قربانی داشته باشند. مانند همۀ مرتکبین، ممکن است از زور فیزیکی یا تاکتیک‌های اجبار روانی و عاطفی استفاده کنند.

 آیا تجاوز می تواند بر گرایش جنسی تأثیر بگذارد؟

 تجاوز جنسی به هیچ وجه به گرایش جنسی مرتکب یا بازمانده مربوط نیست و گرایش جنسی یک فرد نمی‌تواند لزوماً ناشی از سوء استفاده یا تجاوز جنسی باشد. برخی از مردان و پسران، پس از جان سالم به در بردن از حمله یا آزار، سؤالاتی در مورد تمایلات جنسی خود دارند و این قابل درک است؛ به ویژه اگر در حین حمله دچار نعوظ یا انزال شده باشید. پاسخ های فیزیولوژیکی مانند نعوظ غیرارادی هستند،؛ به این معنی که شما کنترلی بر آنها ندارید.

گاهی اوقات مرتکبین، به ویژه بزرگسالانی که پسران را مورد آزار جنسی قرار می‌دهند، از پاسخ‌های فیزیولوژیکی برای حفظ رازداری استفاده می‌کنند؛ به طور مثال می‌گویند “می‌دانی که تو هم آن را دوست داشتی”. اگر مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته‌اید، تقصیر شما نیست. نعوظ به هیچ وجه باعث ایجاد فعالیت جنسی ناخواسته نمی‌شود و انزال به هیچ وجه تجاوز را نمی‌پذیرد.

 نحوۀ حمایت از بازماندگان مرد

ممکن است سخت باشد که به کسی بگویید تجاوز یا آزار جنسی را تجربه کرده‌اید. ممکن است بترسید که با قضاوت مواجه شوید و یا شما را طرد کنند. برای بسیاری از بازماندگان مرد، صحبت و ابراز احساساتشان برای دوستان، خانواده یا جامعه سخت است چرا که مردانگی خود را در خطر می‌بینند. حتی بعضی از افراد از ترس اینکه مبادا با بیان این وقایع، قربانی خشونت جنسی از طرف اشخاص دیگر هم شوند، هیچ‌گاه لب به سخن باز نمی‌کنند و این کوله بار سنگین را تا سالها با خود حمل می‌کنند.. در زیر چند پیشنهاد ارائه شده است که چگونه می‌توانید از مرد یا پسری حمایت کنید که به شما اعتماد کرده و در خصوص تجربۀ تجاوز و یا آزار جنسی‌اش با شما صحبت کرده است.

خوب گوش دهید:  بسیاری از افراد در بحران احساس می‌کنند که هیچ کس آنها را درک نمی‌کند و آنها را جدی نمی‌گیرد. با توجه کامل به آنها نشان دهید که اهمیت دارند و داستانشان مهم است.

مراقب حالات چهره و واکنش خود باشید: یک نکتۀ بسیار مهم این است که گاهی بخاطر شدت تعجب و عمق ناراحتی ما از شنیدن وقایع رخ‌داده برای شخصی، ممکن است از طریق حالات چهرۀ ما احساس شرم، خجالت و بدبختی و ناامیدی به آن شخص منتقل شود و احساس کند ضعیف‌ترین و بدبخت‌ترین فرد روی زمین است.

 احساسات آنها را تأیید کنید: از بیان جملات بیش از حد مثبت مانند “بهتر خواهد شد” یا تلاش برای مدیریت احساسات آنها مانند “نباید احساس بدی داشته باشید” خودداری کنید. جملاتی مانند “من شما را باور دارم” یا “مشخص است که این اتفاق اثرات خیلی عمیقی بر شما گذاشته است” را بیان کنید.

 ابراز نگرانی کنید: با گفتن جملاتی مانند «خیلی متأسفم برای این اتفاقی که برای شما افتاده» یا «چقدر بحران سختی رو تجربه کردید»، م با بیان جملاتی که بوی درک و همدلی می‌دهد، به فرد مقابل نشان می‌دهید که درد و رنج او را می‌فهمید، این درد واقعی است و احساسات ناشی از این درد هم کاملاً طبیعی و قابل درک است.

 در مورد جزئیات آن اتفاق سؤال نکنید: حتی اگر در مورد آنچه اتفاق افتاده کنجکاو هستید و احساس می‌کنید که می‌خواهید آن را کاملاً درک کنید، از پرسیدن جزئیات در مورد چگونگی آن خودداری کنید. اما اگر خودِ شخص تصمیم گرفت این جزئیات را با شما در میان بگذارد، تمام تلاش خود را بکنید تا به روشی حمایتی و بدون قضاوت گوش دهید.

منابع حمایتی را به او معرفی کنید: ممکن است شخصِ آسیب‌دیده، مشاور، روانکاو و یا منتور قابل اعتمادی را نشناسد و یا بخاطر ترس، از بازگوکردن این وقایع خودداری کند اما شما می‌توانید نقش مشوق و حمایتی داشته باشید تا او بتواند از اشخاص امن، حکیم و باتجربه کمک بگیرد و پروسۀ درمان و شفا را طی کند.

در مورد فیض و قدرتِ حضور شفابخش خدا با او صحبت کنید: در این دنیای سقوط‌کرده شاهد رخدادهایی هستیم که درد و رنج برای بشریت عارض می‌کنند و متأسفانه تجاوزات جنسی هم یک نمونه از گناه و شرارتی است که انسان سقوط‌کرده در پیِ ارضای تمایلات نفسانی، به خود و دیگران آسیب می‌رساند. بسیار مهم است که شخص آسیب‌دیده را با محبت و فیض خدایی که خود طعم درد و رنج را چشید، روبه‌رو ساخت. خدایی که شافی اعظم است و قوت او در ضعف‌های ما جاری است. خدایی که نسبت به احساسات و رنج‌های ما بی‌تفاوت و خنثی نیست بلکه گرانباران و زحمت‌کشان را به نزد خود دعوت می‌کند تا یوغ سنگین آنها را بردارد و آرامیِ خود را به آنها ببخشد.

برای زخم‌های ایجاد شده در او دعا کنید: این اقتدار به ایمانداران و کلیسای خدا بخشیده شده که در نام مسیح و در جهت ارادۀ پدر دعا کنند و بسیار مهم است که ما این اقتدار را بشناسیم، باور کنیم و به کار ببریم. گاهی فکر می‌کنیم زمانی که دیگر کاری از دستمان برنمی‌آید باید دعا کنیم اما دعا بزرگترین و مهمترین ابزار برای جاری‌شدن شفاست.

رازدار باشید: امین‌بودن در آنچه دیگران از زندگی شخصی‌شان با ما به اشتراک می‌گذارند، بسیار مهم است. حتی اگر می‌خواهیم برای کمک به او، داستانش را با شخص دیگری در میان بگذاریم تا از دانش و تجربۀ او در این خصوص استفاده نمائیم، مهم است که از شخص آسیب‌دیده کسب اجازه کنیم تا بداند که به حریم‌ او و گمنامی‌اش احترام گذاشته‌ایم.

 

Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

Visits: 56