و نسیمی خنک از حاشیه سبز پتو خواب مرا میروبد
بوی هجرت میآید: بالش من پر آواز پر چلچلههاست
(سهراب سپهری)
این روزها به خاطر فشارهای زیادی که از همه لحاظ در کشور عزیز ما ایران وجود دارد؛ از مسائل اقتصادی گرفته تا محدودیتها و مشکلات رفاهی، افراد زیادی برای رهایی از وضعیت موجود رؤیای مهاجرت دارند و بعضی نیز به خاطر مسائل سیاسی و یا اعتقادی مجبور به ترک وطن میشوند. اما متأسفانه مهاجرت پایان سختیها و مشکلات نیست. کندن از خانه و خانواده، نخستین بحرانیست که با آن مواجه میشویم. در مهاجرت آسیبهای زیادی ممکن است متوجه افراد باشد؛ چرا که کوچکردن از کشوری به کشور دیگر، تغییر بزرگی در زندگی به حساب میآید و میتواند فرد را از لحاظ روحی و روانی دچار آسیب کند.
از جمله این آسیبها میتوان به اضطراب، افسردگی، بیحوصلهگی، نگرانیهای پیدرپی، اختلالات در خواب، گوشهگیری و … اشاره کرد. در مهاجرت افراد گاه دچار گسستگی میشوند، هویت و اعتماد به نفس آنها آسیب میبیند و این شروع افسردگیست. البته میزان آسیبهای روانی، بستگی به نوع مهاجرت، شرایط اقتصادی فرد و همینطور سن و جنسیت افراد و … متغییر است. در مردان متأهل، این آسیب میتواند بیشتر باشد چرا که مسئولیت تأمین زندگی، بیشتر به عهدۀ مردان است. درموارد بسیاری شاهد از همگسستگی خانواده بعد از مهاجرت هستیم. مشکلات کودکان در مدرسه و جامعه نیز میتواند مشکلی باشد که خانواده را تحت تأثیر قرار دهد. همینطور مسائل مالی و تأمین زندگی در کشور جدید، خود مشکلی است که میتواند خانواده را دچار بحران کند. در مهاجرت بزرگترین تغییری که فرد تجربه میکند، تغییر فرهنگ است که شُک بزرگی به افراد وارد میکند و انطباق با مکان و محیط جدید میتواند چالش بزرگ و سختی برای خانوادهها باشد. همینطور تغییر موقعیت اجتماعی میتواند برای شخص مهاجر آسیب زننده باشد. افراد زیادی را میبینیم که بعد از مهاجرت مجبور هستند در کشور جدید با داشتن تخصص و تحصیلات بالا به مشاغلی پایینتر از قبل، تن داده و امرار معاش کنند که همۀ اینها میتواند باعث اضطراب و افسردگی شود. افراد مهاجر به دلیل مهاجرت و قرارگرفتن در محیطی تازه با زبان و گویشی متفاوت و فرهنگی جدید، استرس زیادی را متحمل میشوند که این میتواند باعث ابتلا به بیماریهای روحی و حتی جسمی شود. برای افراد مهاجری که در معرض این آسیبها قرارمیگیرند، لازم است تا در زمان مناسب برای درمان از افراد متخصص کمک بگیرندکه گاهی اوقات به خاطر آموزشهای غلطی که داشتهایم، از مراجعه به پزشک و افراد متخصص خودداری میکنیم و روند تطبیق با محیط جدید و بازگشت به زندگی سالم و نرمال را به تعویق می اندازیم. چه چیزی میتواند در این سفر پر مخاطره، آرامی دل ما باشد تا با کمترین آسیب این دوران را سپری کرده و به آرامش برسیم؟ بدون شک ایمان به خداوندی که همچون صخرهای محکم در زندگی همیشه پشت و پناه ماست. همانطور که در کلامش نیز میخوانیم خداوند با من است، پس نخواهم ترسید(مزمور۶:۱۱۸) پس یقین داریم که او میتواند ترسهای ما را به یقین و ناامیدیهای ما را به امید تبدیل کند تا برای او در هر سرزمینی که پا میگذاریم نور و نمک باشیم و برای جلال نام او قدم برداریم .
اگر شما هم تجربۀ مهاجرت داشتهاید، به عنوان یک مرد، با چه چالشهای دیگری روبهرو شدید؟ چه راهکارهایی در این مسیر به شما کمک کرد تا بتوانید خود را با شرایط جدید بیشتر وفق دهید؟
رادمرد
Visits: 1646