نگاه عیسی به زنان

موضوع زنان و هویتی که عیسی مسیح به جایگاه و نقش آنها داده است، بسیار چالش برانگیز و مورد بحث است و هر چند نقش زنان در کلیسا در طول سالیان گُم، کمرنگ و محدود به خدمات کلیسایی آن هم با احتصاب بعضی چارچوب ها بوده ولی باید این موضوع را قبول کرد که کتاب مقدس با دلایل کافی بر اهمیت نقش زنان صحه می گذارد و هدف از این نوشتار این است که از نگاه عیسی به زنان و جایگاه آنها نگاه کنیم و از نحوه ی رفتار و برخورد عیسی با زنان بخصوص با توجه به فرهنگ یهود آن زمان، در ارتباطات خود با زنان الگو بگیریم.

فرهنگ یهود

     جهانی که عیسی وارد آن شد تا حد زیادی با تبعیض علیه زنان روبرو بود و عیسی معیارهای نادرستی را که بر اساس آن استاندارد ساخته شده بود را رد کرد. فرهنگ یهود در قرن اول مردسالار بود و این نگرش و تعصبات به اندازه ای در جامعه نفوذ کرده بود که یکی از موارد شکرگزاری در دعای روزمره مردان یهودی این بود که خدا را شکر که من زن آفریده نشدم. (خدا را شکر که مرا زن نساخت). نقش زن بیشتر در خانه و انجام امور مربوط به خانه و تربیت فرزندان بود و برخی از نویسندگان یهودی زمان عیسی، مانند فیلو، تعلیم دادند که زنان هرگز نباید از خانه خارج شوند مگر اینکه به کنیسه بروند.

     تقریباً همیشه زن تحت حمایت و اختیار یک مرد بود؛ پدرش، شوهرش یا چنانچه همسرش فوت شده بود یکی از مردان اقوام شوهرش این مسئولیت را به عهده داشت. هر درآمدی که زن داشت و پولی که به دست می آورد متعلق به شوهرش بود و یک مورد دیگر اینکه مردان می توانستند زن خود را تقریباً به هر دلیلی از طریق قانونی طلاق دهند و فقط لازم بود که برگه طلاق به او بدهد اما یک زن نمی توانست شوهرش را طلاق دهد. میزان محدودیت و آسیب پذیری آنها فقط به این موارد خلاصه نمی‌شد بلکه در زمینه اعمال دینی هم نادیده گرفته می شدند. مردان موظف به خواندن دعاهای خاص روزانه بودند در حالیکه برای زنان اینگونه نبود و در کنیسه هم جای آنها از مردان جدا بود و در بخش بیرونی می‌توانستند حضور داشته باشند.

همچنین مطالعه کتاب مقدس برای مردان بسیار مهم بود حال آنکه زنان مجاز به مطالعه متون مقدس نبودند. عمق بی ارزش انگاشتن زنان با جمله ای از خاخام الیعازر[1]، یکی از معلمین قرن اول، مشخص‌تر می‌شود که گفت: “باید تورات را بسوزانید تا اینکه به یک زن سپرده شود.” در دادگاه مذهبی هم مجاز به شهادت دادن نبودند. [2]

ارزش و جایگاه زنان از نگاه عیسی‌مسیح

در کتاب پیدایش١: ٢٧ می‌خوانیم: “پس خدا انسان را به صورت خود آفرید، او را به صورت خدا آفرید، ایشان را مرد و زن آفرید.” عیسی مسیح نیز به این حقیقت در انجیل متی ١٩: ٤ اشاره کرد و از نظر او زنان دارای ارزش ذاتی برابر با مردان هستند. زنان دقیقاً همانند مردان در سیمای خدا آفریده شده اند. آنها مانند مردان از خودآگاهی، آزادی و مسئولیت شخصی در قبال اعمال خود برخوردارند.

اسكانزونی و هاردیستی3 در کتابی به نام “رویکرد کتاب مقدس به آزادی زنان” نوشته اند: عیسی نه در درجه اول به عنوان یك مرد بلکه به عنوان یك شخص به زمین آمد. او با زنان در وهله اول نه به عنوان یک زن بلکه به عنوان یک انسان رفتار می کرد.

هرلی4  در کتابش به اسم “زن و مرد از نظر کتاب مقدس” معتقد است: سنگ بنای نگرش عیسی مسیح نسبت به زنان، تصور او از آنها به عنوان افرادی بود كه به آنها و برای آنها آمده است. وی اصولاً آنها را از نظر جنسیت، سن یا وضعیت تأهل درک نمی کرد. به نظر می رسد او آنها را از نظر رابطه (یا فقدان رابطه) با خدا در نظر گرفته است.[5]

عیسی تمام تبعیض ها را کنار زد. او شاگردانش را با گفتگوی آشکاری که با یک زن در کنار چاه یعقوب داشت، متحیر کرد(یوحنا ٤: ٢٧). عیسی نه تنها با او صحبت کرد بلکه وارد گفتگوی طولانی مدت با او شد؛ گفتگویی که باعث تشنگی او برای شناخت و درک حقیقت شد. در نهایت، عیسی هویت خود را به عنوان مسیح بر او آشکار می‌کند. گفتگوی عیسی با این زن، باعث تعجب و شاید حتی ناراحتی شاگردان شد ولی هیچ یک سخنی بر زبان نیاورد(یوحنا٤: ٢٧) و همین آیه نیز نشان می‌دهد که گفتگو با یک زن و آن هم یک شخص سامری با چنین پیش زمینه ای کاری منفور و خارج از عُرف به شمار می‌آمد. نکته‌ی حائز اهمیت این است که با وجودیکه شهادت یک زن در اندیشه یهودیان قابل اعتماد نبود، اما وقتی زن سامری به شهر خود رفت و در مورد آنچه در مورد مسیح شنیده بود با آنها صحبت کرد طبق آیه ۳٩ بسیاری از سامریانِ ساکن آن شهر به عیسی ایمان آوردند.

 زنان همراه عیسی

در اناجیل می‌خوانیم که زنانی همچون مریم مادر یعقوب، مارتا، مریم مجدلیه و سالومه، از جلیل تا اورشلیم او را پیروی و خدمت کردند(مرقس ١۵: ٤١). همراه‌شدن تعدادی زن در بین شاگردان که همگی مرد بودند، در فرهنگ یهود آن زمان که زن حتی از تعلیم کتاب‌مقدس منع می‌شد چه رسد به اینکه خانه و کاشانه خود را ترک کند، قابل پذیرش نبود اما مسیح حرکتی انقلابی کرد تا ارزش برابر زن و مرد را نشان دهد.

با تشویق مریم که برای شنیدن تعلیم مسیح نزد پاهای او نشست، بر شاگردی و درک زنان برای یادگیری صحه گذاشت. او را بخاطر انتخاب درستی که کرد، ستود و گفت “از او باز گرفته نخواهد شد”(لوقا ١٠: ۳٩-٤٢). هر چند بسیاری سعی کرده‌اند برخلاف این گفته مسیح عمل کنند اما آنچه او بنا گذاشت، حقیقت لاینزل است. در جای دیگر می‌خوانیم که عیسی گفت: اینانند مادر و برادران من! زیرا هر که اراده پدر مرا که درآسمان است به جای آورد، برادر و خواهر و مادر من است. بکاربردن کلمات خواهر و مادر بازگوکننده این است که برخی از شاگردان وی زن بوده‌اند(متی١٢: ٤۶- ۵٠).

تدهین عیسی توسط زنی بدکاره و تأییدشدن عمل او، نمونه‌‌ی دیگری است که احترام و پذیرش عیسی نسبت به زنان را نشان میدهد. او به آن زن اجازه داد که او را لمس کند و احساسات خود را نسبت به او ابراز کند(لوقا٧: ۳۶- ۵٠).

عیسی چه در خلوت و چه در جمع با زنان هم‌صحبت می‌شد، به نیاز آنها توجه نشان می‌داد، برای آنها احترام و ارزش بسیاری قائل بود و در بعضی از مثَل هایش از زنان و حتی کارهای روزانه یک زن نام برد. او در صحبت با زنی که مبتلا به خونریزی بود، او را “دخترم” خطاب کرد (لوقا٨: ٤٨) و یا به زنی که روحی او را هجده سال علیل کرده بود، لقب “دختر ابراهیم” را داد (لوقا ١۳: ١۶). زنی زناکار که لحظات پایانی عمرش را با هجومی پر از خشونت و تهاجم از سمت علمای دین و فریسیان به پایان می‌رساند ولی عیسی مسیح با رحم و شفقت، گناهان او را بخشید و فرصت دوباره زندگی به او بخشید (یوحنا ٨: ١- ١١). دفاع کردن از یک زن آن هم شخصی که به جرم گناه زنا گرفتار شده بود، چه پیامی را به یهودیان انتقال می‌داد؟ آنچه برای مسیح مهم بود نه جنسیت او بلکه بخشیدن حیاتی دوباره به آن زن و جاری کردن عشق و محبتی بی‌قید و شرط به او بود.

در یهودیت آن زمان، شایسته نبود که در ملأ عام مردان به استقبال زنان بروند اما در همان شرایط عیسی به بیوه‌زنی که یگانه پسرش را از دست داده بود، نزدیک شد و با دلسوزی از او خواست که گریه نکند و با لمس جنازه‌ی پسرش، او را زنده کرد(لوقا ٧: ١١- ١٧). 

یک نکته‌ی برجسته دیگر این است که عیسی نه تنها شاگردان زن داشت بلکه مکاشفاتی از حقیقت به آنها بخشید. بطور نمونه، به زن سامری گفت که او مسیح است(یوحنا ٤: ٢۶) و یا به مارتا، خواهر ایلعاذر که به خاطر مرگ برادرش، در غم و ناراحتی بود، گفت که قیامت و حیات منم. آن که به من ایمان آورد، حتی اگر بمیرد، زنده خواهد شد(یوحنا ١١: ٢۵). مورد دیگر زمانی است که عیسی به مریم مجدلیه و مریم دیگر ظاهر شد و آنها را فرستاد تا بروند و به شاگردان بگویند که به جلیل بروند و او را در آنجا خواهند دید(متی ٢٨: ١٠).


در خاتمه

با مطالعه و تعمق بر نحوه نگرش عیسی نسبت به زنان در یهودیت آن زمان، متوجه اهمیت نقش و جایگاه زنان می‌شویم. زن نه به عنوان جنس دست دوم بلکه برابر با مردان اجازه‌ی شاگردی و همراه‌شدن با عیسی را داشتند. برادر مهرداد فاتحی در مقاله ای چه زیبا نوشته اند که: “شاید هیچ عجیب نباشد که زنان، نخستین نزد گهواره و آخرین در پای صلیب بودند. آنها هرگز مردی چون این مرد نشناخته بودند، هرگز کسی دیگر چون او وجود نداشته است.” زنانی که تا پای صلیب او را پیروی کردند، میزان وقف‌شدگی و عشق شان را به خداوند نشان دادند. هر چند متأسفانه امروزه همچنان بسیاری از زنان در کلیسا هنوز احساس نامرئی و غیرقابل شنیدن بودن دارند اما خدا به شکل‌های مختلف از طریق بخشش عطایا و بکاربردن آنها برای پیشبرد ملکوتش نشان‌ میدهد که حضور و نقش زنان در بدن چقدر حیاتی و مهم است.  نقش کلیسا در پررنگ کردن ارزش زنان بسیار کلیدی و مهم است.

رادمرد

1-Rabbi Eliezer

2 – www.franciscanmedia.org

3 – Scanzoni and Hardesty

4- Hurley

5- www.crossway.org

Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

Visits: 2195