در جوامع مردسالار به ویژه در سده ها و هزاره های پیشین، ما بیشتر از مذمومیت خیانت زن نسبت به شوهر میشنویم، جامعه آنقدر مردسالار است که گویا تنها خیانت زن به شوهرش ناپسند است و مرد در قالب هایی چون چند همسری و رفتن با زنان تن فروش آزادی اختیار دارد.
میگویند حرف آخر هر انسان یا کتاب آخری که او نگاشته است از اهمیت و جایگاه بالایی برخوردار است و چنین نیز هست.
در کتاب ملاکی که آخرین کتاب عهد عتیق است، خداوند در مقام یک مدافع حقوق زنان پا به میدان میگذارد و در این عرصه، روحانیت مردان قوم را به پرسش میکشد:
و این عمل دیگر را نیز انجام میدهید: مذبح خداوند را به اشکها و گریه و ناله میپوشانید زیرا دیگر هدایای شما را منظور نمیدارد و آنها را با خشنودی از دستانتان نمیپذیرد. اما شما میگویید: «چرا نمیپذیرد؟»
از آن سبب که خداوند در میان تو و همسر ایام جوانیات شاهد بوده است، همسری که تو به وی خیانت ورزیدهای، با آنکه او همدم تو و همسرِ همپیمان توست.
آیا او آنها را یک نساخت؟ آنها در تن و روح از آن وی هستند. و چرا یک؟ زیرا در پی نسلی از جانب خدا بود. پس مراقب روحهای خود باشید، مبادا کسی به زن ایامِ جوانی خود خیانت ورزد.
یهوه خدای اسرائیل میفرماید: «من از طلاق نفرت دارم، و از آن که جامهاش را به خشونت میپوشاند. پس مراقب روحهای خود باشید و خیانت مورزید؛»
این است فرمودۀ خداوند لشکرها. مَلاکی۱۳:۲_۱۶
بی شک مخاطب این آیه ها به ویژه امروز زنان نیز هستند اما بی گمان و به صورتی ویژه خطاب عمده کلام خدا مردان هستند. جالب است که اینجا خداوند میفرماید که مذبح خدا را با اشکها و ناله هایشان میپوشانیدند ولی خداوند هدایای ایشان را نمیپذیرفت، چه تصویر آشنایی!
آیا اینطور نیست؟
و چرا خداوند هدایا و اشک و ناله هایشان را به حضور پر مهرش نمیپذیرفت؟
به دلیل خیانت آنان به زنان خویش!
آیا امروز این آیات به ویژه در جامعه ایرانی ما، ما به ازا ندارند؟
این آیات تلنگر به هرگونه باور مردسالارانه در کلیسای خداست.
خدا در اینجا چونان حامی قدرتمند و عظیمی خطاب به مردان میفرماید:
“مبادا”
کسی به زن ایام جوانی خود خیانت ورزد.
این زن ایام جوانی به چه معناست؟ میدانید که با گذر ایام در نظر و چشم برخی مردان بی وفا، همسرانشان که اینک سالیانی بر عمرشان گذشته، دیگر جذاب و خواستنی نیستند و با بی شرمی چشم آنها حتی در پی زنان و دخترانی است که چه بسا در حکم دخترانشان هستند و نصف سن آنها را هم ندارند.
بله، خدای ما چونان حامی، دادستان و حتی قاضی ای مقتدر، روحانیت این دست از مردان را به زیر سوال میکشد و درهای رحمت خود را به روی آنان میبندد.
میفرماید:
پس مراقب “روحهای خود” باشید و خیانت مورزید!
ببینید چقدر خیانت یک مرد به همسر خویش مخرب است که خطر و تباهی، روح او را تهدید میکند و البته این خطر بر این اساس است که خداوند میفرماید:
آیا او آنها را یک نساخت؟ آنها در تن و “روح” از آن “وی” هستند.
چون که ما با همسرانمان یک تن هستیم و این تن و روح متحد و یک شده از آن خداست، هر خیانت به این روح و تن یک شده، عملا خیانت به خداوند است.
همچنین این خیانت به بدن واحد شده ای میباشد که قرار است نسلی از جانب خدا را به جامعه ایرانی تقدیم کند، آنجا که خداوند میفرماید:
زیرا در پی نسلی از جانب خدا بود.
این رذیله اخلاقی از مردان ایماندار به دور باشد و روح خیانت و زنا که در میهنمان به شدت حضور دارد و جولان میدهد، بستر پاک و مقدس زناشویی را ترک بگوید.
رادمرد – شهاب امینی
Visits: 1231